در حالی که بسیاری از افراد درونگرا و برونگرا را به عنوان دو تیپ شخصیتی متضاد میبینند، درونگرایی و برونگرایی در واقع در یک طیف، همزیستی دارند. اما جایی که افراد در این طیف قرار میگیرند ممکن است بر نحوه کار، شغلی که انتخاب میکنند، زندگی شخصی و نحوه تعامل آنها با دوستان، همکاران یا مشتریان تأثیر بگذارد. دانستن تفاوتهای بین افراد درونگرا و برونگرا برای ایجاد روابط موفق و سازنده با هر دو نوع افراد مهم است. در این مطلب، تفاوتهای بین افراد درونگرا و برونگرا را بررسی میکنیم:
ممکن است در تعریف ویژگی افراد درونگرا آنها را به عنوان افراد تنهای اهل تفکر بشناسید و یا برونگراها را به عنوان افرادی که راحت با بقیه ارتباط برقرار میکنند بشناسید، اما این کلیشهها گمراه کننده هستند. دلیلش این است که درونگرایی و برونگرایی واقعا به مهارتهای اجتماعی ما یا میزان خودآگاهی ما مربوط نمیشود؛ بلکه این دو مفهوم به این موضوع میپردازد که از کجا انرژی خود را دریافت میکنیم و چگونه با محیط خود درگیر میشویم.
زمانی که درونگراها احساس تهی شدن میکنند، ممکن است نیاز داشته باشند مدتی را بدون محرکهای بیرونی، بگذرانند. این آرامش همراه با سکوت و تنهایی میتواند این شخصیتها را به دروننگری سوق دهد -و اغلب هم همینطور است- اما به طور خودکار یک درونگرا را در دروننگری و تفکر «بهتر» از یک برونگرا نمیکند. برونگراها میتوانند بسیار خودآگاه باشند و از محرکهای بیرونی و بودن در کنار دیگران انرژی بیشتری دریافت کنند تا اینکه وقت خود را به تنهایی صرف کنند.
زمانی که برونگراها احساس تهی شدن میکنند، عموما برای تجدید انرژی به دنیای بیرون رو میآورند. این انگیزه برای بیرون رفتن میتواند این شخصیتها را به سمت کسب مهارتهای اجتماعی سوق دهد -و اغلب هم اینطور است- اما به طور خودکار یک برونگرا را در معاشرت بهتر از یک درونگرا نمیکند. افراد درونگرا میتوانند بسیار دوستانه و جذاب باشند؛ فقط آنها ممکن است پس از گذراندن وقت برای معاشرت نیاز به استراحت داشته باشند.
یکی از راههای بسیار موثر تشخیص برونگرایی و درونگرایی افراد، انجام تست شخصیتشناسی رایگان mbti است؛ با انجام این تست معتبر، به شناخت عمیقتری از خود دست پیدا میکنید و با استعدادهای نهفته، توانمندیها و مهارتهایتان بیشتر آشنا شوید.
تعریف افراد درونگرا به عنوان خجالتی و برونگراها به عنوان شخصیت اجتماعی، چندان درست نیست. درونگراها و برونگراها مکمل یکدیگر هستند و هر دو نوع افراد به یک اندازه در شغل انتخابی خود موفق خواهند بود. درونگراها و برونگراها وقتی برای رسیدن به اهداف مهم تلاش میکنند، ممکن است کارهایی انجام دهند که به طور طبیعی برایشان پیش نمیآید! برای مثال، یک فرد درونگرا ممکن است از جلسات تیمی یا مهمانیهای شرکتی لذت خاصی نبرد، اما از مکالمات تک به تک لذت میبرد و پیشرفت میکند. یک فرد برونگرا ممکن است از کار کردن برای مدت طولانی پشت میز بدون تماس زیاد لذت نبرد، اما اگر سرپرست یا همکارش از آنها بخواهد، این کار را هم انجام میدهد.
یک درونگرای کلاسیک بنا به تعریف لزوما خجالتی یا گوشهگیر نیست، اما تمایل دارد در موقعیتهای انفرادی پیشرفت کند. اگر برخی از ویژگیهای زیر را داشته باشید یا محیطهای کاری زیر را ترجیح دهید، ممکن است درونگرا باشید:
برونگراها معمولا با دایره بزرگی از آشنایان رابطه برقرار میکنند و ممکن است به طور هدفمند به دنبال فعالیتهای گروهی باشند تا بتوانند با بسیاری از دوستان خود تعامل داشته باشند و معمولا از تجربیات متنوعی که از طریق هر رابطه اضافی به دست میآورند، لذت میبرند. اگر برخی از ویژگیهای زیر را دارید، ممکن است برونگرا باشید:
در وهله اول باید این سوال را از خود بپرسیم که چرا میخواهیم از درونگرا به برونگرا یا برعکس، تغییر کنیم؟ شاید بهتر باشد همان چیزی که هستیم باقی بمانیم و در عین حال مهارتهایی را توسعه دهیم که بیشتر به شخصیت و کیفیت زندگی ما کمک میکند. علم نشان میدهد که مغز یک فرد درونگرا در واقع عملکرد متفاوتی با مغز افراد برونگرا در سطح شیمیایی دارد. به عنوان مثال، یک برونگرا بیشتر با آدرنالین رشد میکند، در حالی که یک درونگرا در آرامش بهترین عملکرد را دارد.
نکته مهم در این میان دسترسی به خودآگاهی برای دستیابی به پتانسیل کامل است. برای مثال، دنبال کردن شغلی که مناسب شخصیت شما باشد، یکی از راههای پیشرفت در ویژگیهای موجود شخصیتی شماست. درونگراها ممکن است به سمت مشاغلی جذب شوند که امکان انجام کارهای آرام و متفکرانه را فراهم میکنند، مانند طراحی، حسابداری، عکاسی، نوشتن و … از سوی دیگر، برونگراها ممکن است در نقشهایی که نیاز به تعامل مکرر با مشتریان یا اعضای تیم دارند، احساس راحتی کنند، مانند فروش، برنامهریزی رویداد، روانشناسی، انواع مشاوره و … . در واقع برونگرایی میتواند به افراد اجازه دهد تا به طور مؤثر همکاری کنند، سریع عمل کنند، در تجربیات جدید شرکت کنند و از طریق ارتباطات تخصصی خود به نتایج عالی دست یابند.