دنیا پر از داستانهایی است که هرچند ممکن است پیرامون ما اتفاق بیافتند اما بسیاری از ما، از آن ها بی خبریم. داستان زندگیهایی پر پیچوخم که هر خوانندهای را با خود همراه میکند. بیتردید یکی از ویژگیهای یک رمان خوب ، ماندگار بودن شخصیتهای آن در ذهن مخاطب است؛ طوریکه نه تنها در طول مطالعه، که طی گذشت زمان هنوز شخصیتهای آن را به یاد آورد و نوع نگرش و خصوصیات رفتاری هریک را در لایههای ذهن و ضمیرش جای دهد.
زنان به عنوان بخشی بزرگ از جامعه همیشه با چالشهای زیادی روبهرو بودهاند و این امر تنها مربوط به جامعهی ایران نمیشود. در دنیایی که حضور زنان در جامعه نشاندهنده درجه توسعه یافتگی آن جامعه است، کتابهای این حوزه نیز نشانی از اهمیت و جایگاه زن در آن جامعه محسوب میشوند.
رمان در واقع، داستانی است که بر اساس تقلیدی نزدیک به واقعیت از آدمی و حالات بشری نوشته شده باشد و به نحوی واقعیت جامعه دوران خود را به تصویر میکشد.
در ادامه ۳ کتاب را با هم مرور میکنیم که مشکلات، آمال و آرزوها و بطور کلی زنانگی در شخصیتهای آن بسیار پررنگ است.
لیلا، روجا و شبانه سه دختری هستند که در آستانهی سی سالگی با دغدغههایی چون مهاجرت، هویت شغلی و اجتماعی و روابط عاطفی و خانوادگی دست و پنجه نرم میکنند. درست مثل زندگی که همیشه در حالت تعلیق است، نویسندهی کتاب بی هیچ قضاوتی تنها به روایت این دغدغهها میپردازد و در انتهای کتاب، تمام این ماجراها سرباز میمانند و تعلیق داستان حفظ میشود.
نسیم مرعشی در این کتاب خود با بیانی روان داستانی قابل لمس را روایت میکند. به گونهای که میتوان با هر سه این شخصیت همذاتپنداری کرد و ویژگیهای هر کدام را در خود یافت. دغدغههای یک نسل از زنان و سردرگمی آنها در انتخاب، موضوعی است که حتما ارزش خواندن را دارد. کتاب “پاییز فصل آخر سال است” توسط انتشارات چشمه، به چاپ رسیدهاست.
اینهمه آدم در دنیا دارند نباتی زندگی میکنند. بیدار میشوند و میخورند و میدوند و میخوابند. همین. مگر به کجای دنیا برخورده؟
رمان “سهم من” نوشته پرینوش صنیعی است که اولین چاپ کتاب در سال ۱۳۸۱ بود. این کتاب در سال ۲۰۱۰ برندهی جایزهی “بوکاچو” از ایتالیا شد. هرچند این کتاب سهم من در ابتدا در ایران اجازهی چاپ نگرفت اما نهایتا با وجود فضای غمآلود آن، بعد از چاپ اول بسیار مورد استقبال قرار گرفت و چندین بار تجدید چاپ شد.
نکتهی قابل توجه این رمان، پرداختن به تضادهای جامعه مدرن ایران در مقابل جامعه سنتی است. پدرسالاری، ازدواج اجباری، اعدام همسر، مهاجرت فرزند و … تنها بخشی از سهم معصومه، شخصیت اصلی داستان، از زندگی در آن برحه تاریخی است.
سهم معصومه از افراد ذکور زندگیاش، چیزی جز ظلم و دوری و تظاهر نیست در حالیکه منصفانه این است که سهم او از زندگی عـــــــــــــــشق باشد. عشق به همان پسرک داروخانهچی که در نوجوانی دل به او سپردهبود. شاید دلیل پر طرفدار شدن کتاب “سهم من” نگاه بی پرده به وضعیت زنان در جامعه باشد. این واقعیت که دختر, زن , مادر در جامعه و فرهنگ ایران قدیم از حقی برخوردار نبود. جامعه ای که از دین به همان پوسته ظاهر آن بسنده کرده است و در بستر آن چه ظلمهایی مرتکب شده است.
این وضعیت همچنین نشان از تعصبات بی پایه، جهل، بدعت گذاری های دینی و تبعیضهای جنسیتی نیز دارد.
برای ما از قهرمان بازیهای اون چی موند؟چه کسی د رخونه ما رو زد که بگه شما که خونواده اون قهرمان بودین چطوری زندگی میکنین؟ اگه خیلی با جرات و بی باک بودن در صورت برخورد توی خیابون زیر لبی جواب سلاممون رو میدادن. نه پسرم تو به قهرمان نیاز نداری. تا بچه بودی شاید قابل درک بود. ولی حالا مرد بزرگی هستی نه لازمه قهرمان بشی و نه پیرو قهرمان باشی روی پای خودت بایست به افکر شعور و مطالعاتت تکیه کن هر راهی رو که بنظرت درست رسید انتخاب کن به محض اینکه دید داره خطا میرن رای خودتو ازش پس بگیر تو نباید پیرو کسی یا ایدئولوژی باشی که مجبورت کنه همه کاراشو چشم بسته قبول کنی و حتی بر اشتباهاتش صحه بگذاری تو انسان کاملی هستی به هیچ اسطوره ای نیاز نداری. بذار بچه هات تو رو شخصیتی استوار ببینن که میشه پشتش پناه گرفت نه کسیکه خودش هنوز به پناهگاه احتیاج داره.
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد نوشتهی اوریانا فالاچی است. او که خبرنگار برجستهی ایتالیایی است در زمان موسولینی به دنیا آمد و در ۹ سالگی جنگ جهانی دوم را تجربه کرد. اوریانا از کودکی به شجاعت و جسارت معروف بود و در این کتاب، داستانی را روایت میکند که در آن زن جوانی(احتمالا خودش) باردار است و به دلایلی که در کتاب مفصل آمده است شروع به نوشتن نامهای به جنیناش میکند.
با شکلگیری جنین در رحم زن، نگرانیها و دلمشغولیهای زن شروع میشود؛ از ترس از دست دادن کودک گرفته تا نگرانی برای تربیت او. فالاچی که خود از زنان رنجدیدهی زمانه است در این نامه تمام احساسات آدمی را به میان میآورد. احساساتی همچون ترس، امید، ناامیدی، خشم، مهربانی، اضطراب و …
خشم و عشق دو احساس پررنگ در این کتاب است وقتی اوریانا از اتفاقاتی که بر سر بشر آمده میگوید و از طرفی علاقه و ذوقی که در به دنیا اوردن کودک خود دارد، میگوید. این کتاب، چکیدهای از بیرحمیها و مشکلاتی است که در طول زندگی برای زنان به وجود میآید.
آیا نیستى را بر رنج ارجح باید شمرد؟ من، حتى در لحظاتى که بر ناکامیم، بر ناامیدى و عذابم اشک مىریزم، باز معتقدم که رنج کشیدن از نبودن بهتر است. و اگر این عقیده را در مورد زندگى، با دلایل محکم و روشن گسترش دهم به این نتیجه مىرسم که بهدنیا آمدن از بهدنیا نیامدن بهتر است. آیا اینگونه دلیل آوردن را مىتوان به تو تحمیل کرد؟ آیا معنى چنین کارى آن نیست که تو را بهخاطر خودم بهدنیا بیاورم؟ بهدنیا آوردن تو به خاطر خودم، براى من گیرایى ندارد. زیرا که من هیچگاه نیازمند تو نبودهام
سالهاست که ما در ادبیات داستانی مصرفکننده هستیم، نه تولید کننده. کتابهای رمانی که در کتابفروشیهاست اغلب کتابهای ترجمه است؛ در حالیکه ادبیات داستانی، فرصتی برای تغییر است. در این جهان جعلی که حاکمان آن میکوشند در آن همه چیز، چیزی نباشد که باید، این نویسندگان جامعه هستند که میتوانند با چاپ کتاب رمان، دمی به صداقت برگردند و آنچیزی را که باید به تصویر بکشند.
نویسندگان بزرگی چون رومن رولان، داستایوفسکی، چخوف همگی دیدگاهی فلسفی داشتند و با داستانهایشان به جامعه، فکر و ایده تزریق میکردند و این امر نیازمند بسترسازی مناسب فرهنگی است. انتشارات متخصصان، به عنوان یکی از بهترین انتشارات کشور، تمام تلاش خود را میکند تا بستری مناسب برای نویسندگان بخصوص نویسندگان جدید فراهم آورد تا با تکیه بر دیدگاه و قدرت قلمشان، گامی در پیشرفت آگاهی جمعی جامعه بردارند.